به گزارش راوی شیراز، پایتخت فعلی کشور، تهران در قدیم روستایى نسبتا بزرگ بوده که بین شهر بزرگ و معروف آن زمان، یعنی شهررى و کوهپایه هاى البرز قرار داشته است. نخستین بار شاه طهماسب صفوى در هنگام گذر از تهران، باغ و بوستان فراوان این منطقه را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقى به دورش بکشند. در دوره شاه عباس اول، پل، کاخ و کاروان سراهاى زیادى در تهران بنا شــد. بالاخــره در دوره حکومت آقامحمدخان قاجار، سرسلسله قاجار، تهران به پایتختى برگزیده شد. او از جنبه جغرافیایى و انسانى، جایى بهتر از تهران پیدا نکرد. تهران در سال های نسبتا دوربه دلیل موقعیت نظارتى بر مناطق و کانون هاى سیاسى کشور،برخوردارى از پتانســیل ها و بنیادهاى زیســتى از جمله آب گــوارا، آب و هواى خــوب، فضاى جغرافیایى گســترده و وجود دشت هاى حاصلخیز، توانست موقعیت سیاسی خودش را حفظ کند.
در قرن حاضر در چند کشــور، جابه جایى یا انتقال مراکز سیاسى به عنوان ضرورتى نوین مطرح شده است. هرچند مباحث جمعیت شناختى، جغرافیایى و زیست محیطى مبناى بسیارى از دلایل تغییر پایتخت بوده است، اما با نگاهى دقیق تر به جابه جایى یا شکل گیرى پایتخت هاى جدید، این گونه برداشت می شود که این ادله ها نمى توانند تمام جنبه هاى علت تغییر را نشان دهند.
مولفه هایی همچون ارزش معنوی و نقش فرهنگی مکان پایتخت و ایجاد وحدت و تجانس فرهنگی یا کنترل تفاوت های فرهنگی, گروه ملی مسلط و یا خاستگاه قومی حکومت, ارتباط خارجی،موقعیت استراتژیک و دفاعی, مصالحه سیاسی, موقعیت مرکز ثقل جغرافیایی, دسترسی به راه های ارتباطی و مواصلاتی داخلی, تغییر در رویکردها و سیاست های حکومت، شرایط زیست محیطی منطقه و مسائل امنیتی در انتخاب پایتخت موثر است.
در مورد تاریخچه طرح انتقال پایتخت در ایران،برخى ســابقه طرح ایــن موضوع را مربوط به قبــل از انقلاب مى دانند و عده اى نیز ســال ۱۳۶۴ را که مصادف با دویست مین سال پایتخت شدن بود، نخستین زمان طرح این پیشنهاد عنوان مى کنند. پس از جنگ تحمیلى و در ســال ۱۳۶۸ که مســئله تغییر یا انتقال پایتخت به صورت جدى تر مطرح شدو مطالعاتی زیر نظر وزارت مسکن و توسط مرکز مطالعات شهرسازی و معماری ایران برای مطالعات پایهای انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور صورت پذیرفت. این طرح با تصمیم دولتمردان وقت مبنی بر ارجحیت ساماندهی تهران کنار گذاشته شد در کنار آن، شهردارى تهران، قدم هایى در کاهش مشکلات شهر برداشت و بخشى از مشکلات جدى تهران را حل کرد و در نتیجه، مسئله انتقال پایتخت فراموش شد؛ تا اینکه در سال هاى ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ مجدد وزارت مسکن و شهرسازى این موضوع را مطرح و پیگیرى کرد.
در سال ۱۳۷۹ مطالعاتى جامع با عنوان «امکان سنجى انتقال مرکز ً سیاسى از تهران» انجام شد، اما این مطالعات که بر انتقال صرفا مرکز سیاســى از تهران تأکید و تمرکز داشــت نیز، در همان گام نخست باقى ماند. در سال ۱۳۸۶ جهرمى، وزیر کار و امور اجتماعى دولت نهم، دیگر بار به طرح این موضوع پرداخت و ســپس وزیر کشور نیز از این پیشــنهاد اســتقبال و حمایت کرد و بالاخــره با وقوع زلزله ۴ ریشــترى در ۲۵ مهرماه ۱۳۸۸ در جنوب تهران (پاکدشــت) مجمع تشخیص مصلحت نظام با درک اهمیت موضوع، تصمیم بزرگى گرفت که براساس مصوبه مجمع در جلسه شنبه ۹ آبان ۱۳۸۸ مرکز سیاسى کشور براى بهبود و اصلاح استقرار جمعیت باید تا پایان چشم انداز (۱۴۰۴ )به مکان مناسب انتقال یابد. البته در اواخر سال ۱۳۹۱، طرح انتقال پایتخت با امضای ۱۵۱ نماینده برای طی مراحل قانونی تقدیم مجلس شد و سرانجام، قانون «امکان سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی تمرکززدایی از تهران» در تاریخ ۰۶/۰۲/۱۳۹۴ پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۶/۰۲/۱۳۹۴ به تصویب شورای نگهبان رسید. در این قانون، شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از موظف شد حداکثر ظرف مدت ۲ سال از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون، نتایج تحقیقات و مطالعات خود را که باید توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران صورت پذیرد؛ تهیه و به دولت ارائه نماید.
برای پایتخت چه باید کرد؟
طبق بررسیهای انجام شده، ایده انتقال پایتخت راه حل مناسبی نیست؛ بنابراین باید برای این مسئله تدبیری دیگر اندیشید. مناسبترین راه برای حل این مسئله این است برای شهرها و استان های کشور باتوجه به ظرفیت و پتانسیل هایشان نقش وجایگاه از حیث وظایفی که می توان بر پایتخت نسبت داد، تعریف کرد. این اقدام در میان مدت سبب کاهش تمرکز در پایتخت وامکان مهاجرت معکوس از تهران را سبب می شود.
به عنوان مثال در مکران که از گزینه های جدی برای پایتخت معرفی شده میتوان با سرمایهگذاری و احداث بنادری برای افزایش تجارت خارجی فرصتهای شغلی مناسبی بهوجود آورد و با افزایش تبادلات خارجی سطح اقتصادی آن منطقه را نیز افزایش داد.
با توجه به اینکه تهران در بیش از دویســت سال تاریخ اخیر ایران در دوره سه حکومت قاجار، پهلوى و جمهورى اسلامى پایتخت بوده، ویژگى منحصر به فردى را کسب کرده است. از جمله بسیارى از حوادث و رویدادهاى تاریخى مشــترک ایرانیان در این مکان رقم خورده اســت. علاوه بر این از لحاظ بافت و ترکیب جمعیتى، تهران همانند درخت پیوندى، نمایــى از ایران (ایران کوچک) است. نگاه ایرانیان در داخل و خارج کشور به تهران، یک نگاه هویتى و نماد عینى از ویژگى هاى جغرافیایى و تحولات تاریخى است. من حیث المجموع در حکمرانی کشور باید سیاستهای تمرکززدایانهای اتخاذ شود، اما این سیاستها باید به گونهای باشد که مسائل را حل و یا تعدیل کند، نه آنکه صرفا با انتقال پایتخت، مسائل را از جایی به جای دیگر منتقل کند. انتقال پایتخت ایدهای است که نهتنها نمیتواند مسئله را حل کند بلکه ممکن است مسائل جدیدی را ایجاد کند.
یادداشت از علی حجازیان کارشناس حوزه مسکن و شهرسازی
ثبت دیدگاه